سفارش تبلیغ
صبا ویژن
معیار عشق
خداوند متعال از ما انسانها می خواهد تا معیار خشم و عشق خود را همان خشم و عشق او قرار دهیم، و به کسی عشق بورزیم که خداوند را دوست دارد، چراکه او اصل همه خوبی هاست.
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

می ایی

 

وقتی هوا ابر میشه می ایی

وقتی زمین سبز میشه می ایی

وقتی دلا قاب میشه می ایی

وقتی گلها باز میشه می ایی

وقتی صدا  صاف میشه می ایی

وقتی قلم ماه میشه می ایی

وقتی قدم راه میشه می ایی

وقتی عمل ناز میشه می ایی

وقتی نگاه زیبا میشه می ایی

وقتی شبا احیا میشه می ایی

وقتی دلم دریا میشه می ایی

وقتی خدا پیدا میشه می ایی

 




موضوع مطلب :

          
جمعه 92 فروردین 30 :: 10:40 صبح

فاطمه

 

چرا باران نمی بارد

چرا غم بر نمی خیزد

چرا اشکم نمی آید

چرا گلها پرا کنده است

چرا آدم سر افکنده است

چرا دشمن شبیخون است

چرا زهرا دلش خون است

چرا حرمت نمی فهمند

چرا حیدر نمی جنگد

چرا زهرا نمی گرید

چرا فردا نمی اید

چرا صفدر تک و تنهاست

چرا سبطین عزادارند

چرا آدینه می اید

چرا اقا نمی اید.

التماس دعا

اللهم عجل لولیک الفرج

 




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 92 فروردین 22 :: 7:23 عصر

 

یا زهرا

با تو اغاز می شوم

با نوای درد های عاشقیت فریاد می کنم

لحظه های تحمل میخ های شقاوت وبد دلی را با تو نام می برم

تو حدیث سکوت بلند تاریخی

تو نماد صبر و نمازی

تو تمام نذر و نیازی

تو بهانه بودنی

تو شهیده ی کوثری

تو عزای ماه محرمی

تو غدیری

تو مادری

تو کتاب یک مکتبی

تو فدای یک همسری

تو دعا بکن که بیاید

تو اشاره کن که نگارم

ان  عزیز ما همه  عالم

که تحملش سر اید

تو بگو که او بیاید

 

 




موضوع مطلب :

          
سه شنبه 92 فروردین 6 :: 7:39 صبح

 

معیار عشق

دوباره اغاز می شوم 

همیشه عشق پایان همه دردهاست

پس ای مهربانم عاشقانه هایم را بپذیر

بر من ببخشا اگر غم ها و دردهای روزهای رفته را به پای تو نوشتم

با ببخشش بی انتهایت قلب شکسته ام را مرهم باش

بگذار دردهایم خجل شوند

بگذار دوباره اغاز شوم.

 




موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 91 اسفند 30 :: 12:2 عصر

یا مهدی

ای نگار من

چگونه عاشقم کردی که من نفهمیدم!

با کدامین نگاه ...

یا نه اصلا بگو اولین نوازشت را کی بر قلب خسته ام نواختی !

این همه مهربانی را از کدام  دریای بیکران اندوختی !

تو روح و جسمم را با نگاهت بهاری کردی

همانطور که زمین با امدن بهار دگرگون می گردد

می دانم که لحظه ای نگاهت را بر نمی گردانب

مهربانم

مرا لحظه ال و آنی به نوایی میهمان کن

بگذار رنگ محبتت روزهایم را رنگی کند

به انتظارت می مانم

بیا




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 91 اسفند 24 :: 9:51 عصر

یا مهدی ادرکنی

از برای روزهای بهار می نویسم

بهاری که با حضور تو رنگ سبز را بر تن می کند

رنگی که بهار با ان هر سال نو عروس می شود

روزهایی که حتی بارانهای بهاری دلگیر نیستند

گویی ابرها از سر شوق دیدن بهار است که اشک می ریزند

روزهایی که تمام دلتنگی هایم با یک نفس عمیق بهاری تمام می شود

روزی که همه  تمام زیباییها را خواهند دید

دلهره دیدن این روزها بی طاقتم  کرده

و ساعت ها گویی کش می ایند و ثانیه ها عبور نمی کنند

و دستانم رو به اسمان ....که می اید

و عطر حضورش در سینه ها جاری می شود

و من هنوز که هنوز است منتظرم

انتظار زیادی ندارم

می خواهم چشم در چشم بهاری ات شوم و ....

و خواهی دید که وجودم لبریز شوق دیدار است

برای ان لحظه بی تردید می مانم

 




موضوع مطلب :

          
جمعه 91 اسفند 18 :: 10:26 صبح

بهار من

 

بهار می اید و از این خزان غم زده و مه الود

که احاطه ام نموده رها خواهم شد

اری ! بهار می اید با افسون سبزی که ایجاز باران را با خود دارد

و تمام ارزوهایم که سالها زیر برف هجران یخ زده بود

جوانه خواهد زد.

بهار می اید و با اولین قطره باران بهاری 

دنیا انگشت به دهان می ماند معجزه ای بر پاست.

اری می اید و 

من قصه حتمی باران بهاریو ترانه شکفتن را باور دارم

من نوازش نسیم بهار و نگاه گرم حضور را مشاقم

بهار زیبایم بیا و فصل زمسان انتظار را ورق بزن. 

 




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 91 اسفند 10 :: 8:11 عصر

یا مهدی

مهربانا 

تمام غصه هایم را با یک نگاه عاشقانه ات بر باد می دهم

گرمی آغوشت را با قبول اجابتم باز من بچشان

هنوز انتظار در میان رگهای این درخت جریان دارد

شفیع خطاهایم باش و باز نگاه مهربانت را از من بر مگردان

من عاشقانه  همیشه می خوانمت 

جمعه ها بهانه ای بیش نیست

ترانه صبح و شامم باش




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 91 اسفند 3 :: 10:9 عصر

یا مهدی

جانم بقربانت بیا

بی تو در این سر زمین با سر زمینم

اندکی بر من بتاب ای اخرینم

تو نتابی خسته ای چون کمترینم

نیم نگاهی بر دلم شاه زمینم

بی تو دریای غم است قلب حزینم

چشم براه مقدمت ماهت ببینم

تو بیایی خرم است این سرزمینم

جان به قربانت بیا بد جوری گیرم




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 91 بهمن 26 :: 11:26 عصر

فرصت دیدار

به یاد کوی تو دل داده ایم

به انتظار یک نگاه اماده ایم

ادینه ها فرصت دیدار ماست

گم شده ایم لحظه ی هوشیار ماست

ارث زمین وقف حضور شماست

جشن بهار جلوه ی این ماجراست.

ایام الله دهه مبارک فجر بر فجر افرینان

و زمینه سازان ظهور عزیز جانها و افتاب عالم تاب مبارک




موضوع مطلب :

          
جمعه 91 بهمن 13 :: 10:58 صبح
<   1   2   3   4   5   >>   >   
پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 24
  • بازدید دیروز: 1
  • کل بازدیدها: 188324
امکانات جانبی