آدینه ای دیگر در راه است و

قلبها با ضربان عشق آهنگ جرس زمزمه میکنند

و دلها با نجوای شبانه ادرکنی طلوع خورشید را تا صبح آمدنت به استغاثه نشسته اند

و چشمها غم زده و نمناک به انتظار قاصدک نگاهت خیره مانده

بیا که

با نام بلند تو فجر امید زیبا تر و انوار تابان حضورت  عالم گیر

اقای من هر روز نامت را در صدف حروف انتظار قاب میگیرم

و دفتر بلند  لحظه آمدنت را با دعای فرج ثبت و ضبط میکنم

و صدای پای حضورت را در ندای قدسی حجت زمین میشنوم

هر شب شکفتن گل نرگس را تا سپیده دم می بینم

من نسیم باد صبا را که آمدن بهار عشق را مینوازد حس میکنم

می آیی و جشن جهانی مهر و عاطفه ها را برپا میکنی