در لابلای پیچ و پیچکها
در قاب شبنم ها
در روز ادینه
دردیست در سینه
آید چو خورشیدی
عشق است سراسیمه
این جمعه می اید
شعر سحر گاهم
این قبله پیروز است
عید من امروز است
او مظهر عشق و
من تشنه ی آبم
امشب نمی خوابم
شاید که می اید