در سالهای جبهه و جنگ یادم هست عاشورا بود و مراسم عزداری
یکی از فرشته های بهشتی که سالهای
اخر جنگ شهد شهادت را نوشید (یادش بخیر و راهش پر رهرو باد)مرا
با مفهوم بسیج و بسیجی اشنا ساخت و فهمیدم که
بسیجی یعنی: صاف و ساده و صادق و صمیمی
بی ریا و بی باک بی صدا و پر کار
مخلص و خاکی عاشق شهادت پیرو ولایت
بدون اما و اگر
بسیجی یعنی نون و القلم و مرد میدان عمل سفیر ارزشها
فکر بکر ایرانی پارک علم و پویایی
بسیجی یعنی همه جا و همه کس هر چه خوبی هست
جلوه ای از قالوا بلی و الست
صدای پیوسته ی بودن
همیشه آماده رفتن
دلبسته زمین و زمین گیر نبودن
بسیجی یعنی : دلم برات تنگ شده
موضوع مطلب :