سفارش تبلیغ
صبا ویژن
معیار عشق
خداوند متعال از ما انسانها می خواهد تا معیار خشم و عشق خود را همان خشم و عشق او قرار دهیم، و به کسی عشق بورزیم که خداوند را دوست دارد، چراکه او اصل همه خوبی هاست.
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

عید بر عاشقان مبارک

ماه ذی حجه سال دهم هجرت بود، پیامبر(ص) همراه مسلمانان در مراسم حج شرکت کردند، و چون آخرین حج ایشان بود، آن را حجة الوداع نامیدند و تقریبا اکثر قریب به اتفاق مسلمانان شرکت کرده بودند. پس از پایان مراسم، مسلمانان به سوی محل سکونتشان حرکت کردند. پیامبر(ص) و علی(ع) همراه مردم مدینه به سوی آن شهر رهسپار شدند، بیابان غدیر، چهار راهی بود که مسلمانان از آن جا از همدیگر جدا شده و به سوی مراکز خود می رفتند.

پیامبر(ص) به همراه مسلمانان بسیار، که از 90 هزار تا 124 هزار نفر گفته شده، به این سرزمین رسیدند، پیک وحی بر پیامبر(ص) نازل شد، و این آیه را از سوی خدا نازل نمود و به پیامبر(ص) ابلاغ کرد:

«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس; (2) ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو فرود آمده است به مردم برسان، و اگر نرسانی رسالت خدا را به جا نیاورده ای، و خداوند تو را از گزند مردم حفظ می کند.»

به راستی این موضوع، چه اندازه مهم است که اگر پیامبر(ص) آن را مطرح نکند و مسلمانان را به پذیرش آن فرا نخواند، سالت خدا را انجام نداده است، و رسالت بدون آن، ناقص و ناموزون خواهد بود؟!

آن روز پنج شنبه 18 ذی حجه بود، پیامبر(ص) با دریافت این آیه، فرمان توقف داد، مسلمانان با صدای بلند آنان را که جلوتر رفته بودند، به بازگشت فراخواندند، و مهلت دادند تا عقب ماندگان رسیدند، نماز ظهر با جماعت خوانده شد، پس از نماز به دستور پیامبر(ص) منبری از جهاز شتران درست شد، پیامبر(ص) بر فراز آن قرار گرفت، و خطبه ای غرا خواند تا این که فرمود: «ایها الناس من اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم; ای مردم! چه کسی از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است؟»

حاضران گفتند: «خدا و پیامبرش داناترند.»

پیامبر(ص) فرمود: «خدا مولی و رهبر من است، و من مولی و رهبر مؤمنانم، و بر مؤمنان از خودشان سزاوارترم.»

سپس دست علی(ع) را گرفت و بلند کرد، به گونه ای که همه حاضران او را شناختند، آن گاه فرمود: «الا من کنت مولاه فهذا علی مولاه; آگاه باشید! هر کس من مولی و رهبر او هستم، این علی(ع) مولی و رهبر اوست.»

آن گاه چنین دعا کرد:

«اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و احب من احبه، وابغض من ابغضه، وانصر من نصره، واخذل من خذله، وادر الحق معه حیث دار; خدایا دوستان او را دوست بدار، و دشمنانش را دشمن بدار، محبوب بدار آن کس را که او را محبوب دارد، و مبغوض بدار آن کس را که او را مبغوض دارد، یاری کن آن کس را که او را یاری کند، و واگذار آن را که او را یاری نکند، و حق را با او همراه کن، و هیچ گاه او را از حق جدا نکن.»

سپس فرمود: «الا فلیبلغ الشاهد الغائب; آگاه باشید، همه حاضران موظفند که خبر این ماجرا را به غایبان برسانند.»

جمعیت هنوز متفرق نشده بودند که پیک وحی نازل شد و این آیه را بر پیامبر(ص) خواند:

«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا; (3)

امروز دین شما را تکمیل کردم، و نعمت خود را بر شما کامل نمودم، و اسلام را به عنوان آیین (جاویدان) شما برگزیدم.»

پیامبر(ص) تکبیر گفت، و مسلمانان به دستور پیامبر(ص) به محضر علی(ع) آمده، مقام رهبری را به آن حضرت تبریک گفتند، از جمله افراد سرشناسی همچون ابوبکر و عمر هر کدام جداگانه به محضر علی(ع) آمدند و چنین گفتند:

«بخ بخ لک یابن ابی طالب، اصبحت و امسیت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنة; آفرین، آفرین بر تو باد ای فرزند ابوطالب که صبح و شام کردی در حالی که رهبر من و تمام مردان و زنان با ایمان شدی.» (4)

گرچه خلافت و امامت حضرت علی(ع) بعد از پیامبر(ص) به طور مکرر در فرصتهای گوناگون، از طرف پیامبر(ص) بیان شده بود، ولی رسمیت آن در یک همایش بی نظیر مسلمانان، در روز 18 ذی حجه سال دهم هجرت، در سرزمین غدیر، اعلام گردید.




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 90 آبان 22 :: 11:31 عصر

پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 4
  • بازدید دیروز: 25
  • کل بازدیدها: 185204
امکانات جانبی